نظریه محاسباتی ذهن (Computational Theory of Mind / CTM)
در فلسفه، نظریه محاسباتی ذهن دیدگاهی است که ذهن انسان یا مغز انسان (یا هر دو) را یک سیستم پردازش اطلاعات می داند و معتقد است که اندیشیدن (thinking) شکلی از محاسبه کردن (computing) است. این نظریه در شکل مدرنش از سوی هیلاری پوتنام (Hilary Putnam) در سال ۱۹۶۱ معرفی شد و از سوی فیلسوف و دانشمند علوم شناختی جری فودور (Jerry Fodor) که دانشجوی دوره دکتری پوتنام بود، در دهه های ۱۹۶۰، ۱۹۷۰، و ۱۹۸۰ توسعه یافت. این دیدگاه علاوه بر اینکه در دهه ۱۹۹۰ با شور و حرارت از سوی خود پوتنام، جان سرل (John Searle)، و دیگران در فلسفه تحلیلی موضوع مناقشه، بحث و جدل بود؛ دیدگاه مرسوم روانشناسی شناختی مدرن نیز بود و از سوی نظریه پردازان روانشناسی تکاملی مفروض گرفته شد. در دهه های ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ در فلسفه تحلیلی دوباره مطرح شد.
بنا بر نظریه محاسباتی ذهن، ذهن محاسبه ای است که در مغز بروز می یابد و مغز به واقع یک ماشین محاسبه گر است. در شناخته شده ترین روایت این دیدگاه، مغز یک رایانه است و ذهن نتیجه برنامه ای است که مغز راه می اندازد. در واقع نظریه محاسباتی ذهن، تبیینی از استدلال کردن (an account of reasoning) را با تبیینی از حالات روانی (an account of the mental states) درمی آمیزد. دومی گاه نظریه بازنمایی ذهنی (Representational Theory of Mind / RTM) خوانده می شود. تز بازنمایی ذهنی بیان می دارد که حالات التفاتی (intentional state) مانند باورها، میل ها، روابطی میان یک متفکر و بازنمایی های نمادین (symbolic representations) محتوای این حالات التفاتی هستند: برای مثال، باور داشتن (to believe) به اینکه گربه ای روی دیوار است بودن در یک رابطه کارکردی (functional relation) خاص (ویژگی نگرشی یک باور) با بازنمایی ذهنی نمادینی است که ارزش معناشناختی اش «گربه ای روی دیوار است» می باشد؛ امید داشتن (to hope) به اینکه گربه ای روی دیوار است بودن در یک رابطه کارکردی متفاوت (ویژگی نگرشی امید داشتن نه باور داشتن) با بازنمایی دهنی نمادین با ارزش معناشناختی یکسان است.
تز مربوط به استدلال کردن، که تبیین محاسباتی استدلال کردن (Computational Account of Reasoning (CAR)) خوانده می شود، در اصل بر این ادعای مقدم مبتنی است که حالات التفاتی بازنمایی های نمادین را شامل می شوند. برطبق CAR ، این بازنمایی ها هم ویژگی های معناشناختی دارند و هم نحوی (syntactic)، و فرآیند استدلال کردن به شیوه هایی انجام می گیرد که تنها به نحو نمادها حساسند و نه معنا- نوعی فرآیند که تعریف فنی «محاسبه» را ارضا می کند و به عنوان دستکاری صوری نمادها (formal symbol manipulation) شناخته می شود؛ یعنی، دستکاری صوری نمادها بر طبق فنون (تکنیک های) صرفا صوری و نه معنایی. این مفاهیم «دستکاری صوری نمادها»، مفاهیمی فنی هستند و در اصل از مباحثات در ریاضیات اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مشتق شده اند. دوره ای که مدل ریاضی برای زبان منطقی شکل گرفت و مفهوم زبان های صوری، در آثار فرگه، راسل، هیلبرت، ویتگنشتاین و…به تفصیل بحث شد.
به منظور دریافت کاملتر این نظریه، به مقاله پیوست با عنوان «نظریه محاسباتی ذهن» نوشته مایکل رسکورلا، استاد دانشگاه کالیفرنیا رجوع فرمایید.
پسورد فایل : ندارد گزارش خرابی لینک
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.