ذهن چیست؟
مسیر تاریخی پاسخ به این پرسش:
۱- علم النفس قدما یا روانشناسی قُوا، نفس مجموعه ای از قوای مستقل و مرتبط با هم است: قوه مخیله ، قوه حافظه، قوه عاقله و …
۲-ذهن و شناخت شکلی از آکسیون است که بر ابژه معطوف می گردد. هوش در درجه نخست، عملی است و طی فرآیند تحول، آکسیون ها به اپراسیون ها تبدیل می شوند. هر عمل ذهنی (اپراسیون) ابتدا یک عمل عینی بسط یافته بوده است. تقدم پراکسیس بر تئوریا. اپراسیونها، در نهایت در یک گروه ریاضی کلاینی، یا گروه INRC به تعادل می رسند. و مهم تر از همه اینکه سیستم پردازش اطلاعات یک سیستم پردازشی واحد است و با تجولش سایر وجوه روانی مانند زبان و هیجانات خود را تابع آن می سازند.
۳- نظریه مدولار کمینه فودوری: شناخت مرکز و پیرامون دارد. پیرامون، مدولار است و مرکز غیرمدولار. دستگاه شناختی، یک سیستم واحد پردازنده نیست. مدول ها اطلاعات خام را پردازش و در اختیار بخش مرکزی که غیر مدولار است، قرار می دهند. این بخش منعطف است و نظام باور ها را شکل می بخشند، نظام و روال تصمیم گیری ها و مساله گشایی ها را سامان می بخشند. و شناخت در خدمت عمل است.
۴- نظریه مدولار بیشینه یا فراگیر: رادیکالیزه کردن پرسش ذهن چیست. ذهن تماما مدولار است . پیرامون به مدول های ادراکی/حرکتی و مرکز به مدول های مفهومی تجهیز شده اند. مدول ها، ریشه های تکاملی و فرگشتی، پایه های ژنتیکی، چرخه های عصب شناختی، و دستگاه های محاسباتی دارند. نظریه بیشینه مدولار، پرسش “ذهن چیست؟” را در متن و بافت برنامه پژوهشی “روانشناسی تکاملی” قرار می دهد. متن موجز فوق خلاصه مطالبی است که اینجانب ارائه داده ام و با ارائه برنامه پژوهشی روانشناسی تکاملی، ما در برابر طیف گسترده ای از نظریه ها قرار می گیریم که پاسخی به پرسش “ذهن چیست؟” تلقی می شوند. در نوشته مستقلی بنیادهای روانشناسی تکاملی را به اختصار خواهم آورد. نکته دوم اینکه فرآیند فوق تنها به دیدگاه علوم شناختی کلاسیک مربوط می شود.
دیدگاههای رقیب:
۱- پیوندگرایی یا نظریه شبکه های عصبی مصنوعی (artificial neural network theory)،
۲- نظریه شناخت جسمانیت یافته یا غیر کانونی (embodied cognition)،
۳- نظریه سیستم های شناختی پویا (cognitive dynamic systems) بحث نشده است.
این دو دیدگاه اخیر را “انقلاب ضد شناختی” (Cognitive Counter-revolution) نام داده اند که تاکنون در ایران مورد التفات قرار نگرفته اند. یعنی بعد از انقلاب شناختی یک انقلاب ضدشناختی نیز از دهه های ۸۰ میلادی شروع شده است و رو به گسترش است.
دکتر عباس بخشی پور
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.