سمینارهای زولیکون، هایدگر/باس
سمینارهای زولیکون (Zollikon seminars)
سمینارهای زولیکون مجموعه ای از نشست های فلسفی بود که از سوی فیلسوف آلمانی مارتین هایدگر (Martin Heidegger) بین سالهای ۱۹۵۹ و ۱۹۶۹ در خانه روانپزشک سویسی، مدارد باس (Medard Boss) ارائه شدند. موضوع سمینارها، انتولوژی (ontology) و فنومنولوژی (phenomenology) هایدگر بود تا آنجایی که به نظریه و عمل پزشکی، روانشناسی، روانپزشکی و رواندرمانی مربوط می شد. پروتکل های سمینارها، همراه با مکاتبات هایدگر و باس، در سال ۱۹۸۷ به آلمانی تحت عنوان «Zollikoner Seminare, Protokolle- Gersprache- Briefe Herausgegeben von Medard Boss» انتشار یافت. ترجمه انگلیسی این اثر در سال ۲۰۰۱ صورت گرفت.
زمینه
باس روانپزشکی با رویکرد روانکاوی بود که درون چارچوب علم پزشکی طبیعت گرا تربیت شده بود. حین دوره جنگ جهانی دوم که باس به عنوان پزشک نقشی فعال در ارتش داشت (و همه مردان سویسی و از لحاظ روانشناختی سالم، ملزم به انجام وظیفه در ارتش بودند)، اثر دشوار و پیچیده هایدگر، هستی و زمان (Being and Time) را خواند. در بادی امر دریافت که تقریباً چیزی از محتوای این اثر را متوجه نشده است. با این حال به عنوان یک روانپزشک، مفتون و مسحور ایده هایی شد که بر مبنای ارزیابی او، به شکلی بنیادین دربردارنده بصیرت هایی بدیع و ناشنیده درباره شیوه بودن آدمی در جهانند. باس پس از جنگ جهانی دوم، جویای وضعیت هایدگر گردید و اطلاع یافت هایدگر در حزب نازی مشارکت داشته است و نسبت به اشتغال در فلسفه او، دلسرد گشت. باس سعی کرد میان فلسفه هایدگر و شخصیت او تمایز قائل شود و با توجه به ارزش و اعتبار فلسفه او، تصمیم گرفت نامه ای به هایدگر بنویسد. باس درسال ۱۹۴۷ به هایدگر نامه ای نوشت و از او خواست پاره ای از ایده های فلسفی اش را روشن سازد. و در کمال شگفتی، هایدگر به این نامه پاسخ داد. طی دوازده سال آینده، باس و هایدگر از طریق نامه و دیدارهای حضوری در تماس با هم بودند. باس احساس کرد درست نیست که تنها یک شخص از دیدارهای منظم با یک متفکر بزرگ متنفع شود در نتیجه با اجازه هایدگر، باس از طریق سمینارهای زولیکون، باب این مباحثات را به سوی همکاران دانشگاهی و دانشجویان گشود.
سمینارها
سمینارهای زولیکون به طور ادواری، دو یا سه بار در نیمسال دانشگاهی، بین سالهای ۱۹۵۹ و ۱۹۶۹ تشکیل می شد. باس اشاره می کند که هایدگر دو شب در هفته و هر شب، سه ساعت به سمینار اختصاص می داد و معمولاً یک روز قبل را وقف آماده سازی سخنرانی درسی می کرد. نوعاً پنجاه تا هفتاد نفر از همکاران و دانشجویان روانپزشکی به این سخنرانی ها دعوت می شدند.
نخستین سمینار در ۸ سمپتامبر ۱۹۵۹ در سالن اجتماعات کلینیک بورگولزلی (Burghölzli) دانشگاه زوریخ (University of Zurich) برگزارشد. هایدگر در سخنرانی مقدماتی اش توضیح مختصری درباره «دازاین» (Da-sein)، مؤلفه بنیادین هستی آدمی به عنوان «بودن در جهان» ارائه داد. او با این نقطه آغاز، برای دانشجویان روانپزشکی، بدیل ریشه ای (رادیکال) معرفت شناسی دکارتی مرسوم را معرفی نمود، یعنی تمامی بازنمایی هایی که در پیله روح، سوژه، شخص، ایگو، یا آگاهی عینیت می یابند، می باید به نفع یک فهم بدیع فرونهاده شوند. باس متوجه شد تجهیزات مدرن و فناورانه سالن سخنرانی در تضاد با اندیشه هایدگر است در نتیجه سخنرانی های بعدی را به منزل خود انتقال داد.
مستندات اولین سخنرانی، تنها بر مبنای یادداشت های هایدگر است. سخنرانی های ارائه شده بین سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۶۴ ظاهراً ثبت نشده اند و در متن مجموعه سمیناره دیده نمی شوند. بقیه سخنرانی ها، یعنی سخنرانی های ۲۴ ژانویه ۱۹۶۴ تا پایان، یا کلمه به کلمه (هرچند احتمالاً نه به شکل کامل) رونویسی شده اند و یا تلخیص سخنرانی ها هستند.
بنا بر مشاهدات باس، جلسات اولیه در نهایت دشواری برگزار شدند. او تلاش هایدگر برای بحث از فلسفه اش با همکاران و دانشجویان دارای آموزش پزشکی را شبیه به این می دید که گویی مردی از سیاره مریخ، گروهی از ساکنین زمین را ملاقات کرده است و قصد ارتباط و مراوده با ایشان را دارد. باس همچنین خاطر نشان می کند که بسیاری از پرسش های هایدگر درباره هستی آدمی، وجود، فضا، زمان، وغیره با دوره های سکوت طولانی، یا بدتر از آن، شوک یا حتی خشم و عصبانیت پاسخ داده می شد. این شوک وخشونت با این دریافت همراه بود که پاسخ این پرسش ها، بدیهی است. تا ۱۹۶۴ هنوز هایدگر با دشواری روبرو بود. در سخنرانی ۹ جولای ۱۹۶۴، هایدگر اظهار داشت « آخرین سمینار یک شکست کامل بود. معهذا دشواری در خود موضوع شناسایی است… که خود هستی است.» علی رغم این باس سراسر با رسالت هایدگر همدلی داشت. او این رسالت را «آشناسازی دوستان،همکاران، و دانشجویان روانپزشکی، با بنیادهای فلسفی پراکتیس پزشکی » توصیف نمود. نه هایدگر و نه دانشجویان تا رسیدن به بنیاد مشترک در اندیشه شان از موضوعات و فعالیت های انجام شده در این زمینه، خسته و دلسرد نشدند.
سخن آخر
آخرین سمینار زولیکون در جولای ۱۹۶۹ برگزار شد. باس با شم پزشکی خود دریافت که دیگر نمی توان از هایدگر انتظار داشت، به دلیل کهولت و کاهش توانایی های بدنی، آماده سازی و مشارکت در سمینارها را ادامه دهد. باس و هایدگر موافقت کردند مکاتبات از طریق نامه را ادامه دهند و باس هایدگر را در منزلش، در فرایبورگ، تا جایی که برنامه زندگی شان اجازه می داد، ملاقات کند. هایدگر در یکی از آخرین نامه های ثبت شده (به تاریخ ۲۱ فوریه ۱۹۷۱)، به باس دریافت تقدیرنامه از سوی انجمن روانشناسان امریکا (American Psychological Association) را تبریک گفت. او همچنین باس را تشویق به پیگیری بسیاری از ایده هایی کرد که در سمینارها و سایر آثار او به بحث گذارده شده بود. او همچنین باس را از خواندن آثاری که درباره اش نوشته شده است، برحذر داشت. بعد از ان هایدگر برای گذران ایام بازنشستگی به منزلش در جنگل سیاه (Black Forest) رفت، دیدارها و مکاتبات پایان یافت. هایدگر در سال ۱۹۷۶ درگذشت اما پیش از مرگش مشارکت و ویراستاری کتاب باس با عنوان « بنیادهای اگزیستانسیل طب و روانشناسی» را به پایان رسانیده بود. این اثر در سال ۱۹۷۹ به چاپ رسید. مدارد باس در سال ۱۹۹۰ درگذشت.
فرازهای گزیده سمینارهای زولیکون
• ۲۴ یا ۲۸ ژانویه ۱۹۶۴
چرا چیزی که قابلیت سنجش دقیق را ندارد، نمی تواند واقعی باشد؟ برای نمونه، حزن.
• ۲ نوامبر ۱۹۶۴
سرشت بنیادین طبیعت بازنمایی شده بواسطه علوم طبیعی، همنوایی با قانون است. محاسبه پذیری، پیامد این همنوایی با قانون است. از میان همه چیزهایی که هستند تنها چیزهایی که سنجش پذیر و کمیت پذیرند، به حساب می آیند.
• ۱۸ ژانویه ۱۹۶۵
ماهیت بیمار بودن نمی تواند بدون تعیین بسنده سالم بودن به خوبی فهمیده شود. بیماری یک پدیدار اونتولوژیک است؛ یعنی، به امکان بودن اشاره دارد و صرفاً به لحاظ منطقی، یک گزاره سلبی نیست.
• ۱۱ می ۱۹۶۵
اما آیا ارتباطات و اتصالات میان روح ( psyche) و بدن (soma) چیزی است روانشناختی، چیزی است بدنی، یا نه این است نه آن؟ زمانی از این بن بست سر درمی آوریم که نشان دهیم بهترین گزینه در این امر بسیار اساسی، پرسش از روش است.
• ۶ جولای ۱۹۶۵
در تفکر یونان باستان و قرون میانه، مفهوم عین (object) و عینیت (objectivity) هنوز وجود نداشت. عینیت، جرح و تعدیل صریح حضور چیزها است…علوم مدرن بر تبدیل تجربه حضور هستنده ها درون عینییت، متکی و مبتنی اند.
• ۲۳ نوامبر ۱۹۶۵
دازاین آنالیسیس، اونتیک است. آنالتیک دازاین، اونتولوژیک است.
به پیوست، تصویر کلینیک بورگولزلی (محل اولیه سمینارها) در دانشگاه زوریخ، تصویر روی جلد کتاب هایدگر و باس، شکل پی دی اف کتاب سمینارها، و نهایتاً مقاله ای در نقد کتاب می آید.
پسورد فایل : ندارد گزارش خرابی لینک
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.